شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ من از *عقرب *نمي ترسم ولي از *نيش *مي ترسم من از *گرگي *که رفته در لباس *ميش* ميترسم بسي خوردم فريب *نارفيقي ها* در اين دنياي دون پرور فداي همت بيگانگانم من ولي از *خويش* مي ترسم ز بس که *بي وفايي* و *دو رنگي* ديده ام از مردم نامرد چنان آهوي وحشي بيابان از پس و از پيش مي ترسم هر آن کس را که گفتم با تو يارم بار خود بر دوش من بگذاشت ز *دشمن *نيست پروايي من از *يار منافق کيش* مي ترسم
دردکشيده ها لايک بزنن...................................................................گله از دشمنم نبود اگر چه خون من ريزد /من از قلبي که در راه *رفاقت* گشته است *دلريش* مي ترسم/ بهر هر کس يا علي گفتم نبرد آنرا به پايانش/ من از ياري که باشد* بي وفا *از دشمنم هم بيش مي ترسم
مرا با خانقاه و خرقه و درويش کاري نيست/ ولي از آن *مسلمانان نادرويش* مي ترسم/ من حق خواه را نبود هراسي از سخن گفتن / وليكن از زبان خويش بيش از پيش مي ترسم...
قطعا همينطوره، واگرنه نميتونه خوب نقششو بازي کنه!
ميترسم لايک بزنم!!!!
ساعت ویکتوریا
بچه هيئتي!
رتبه 93
3 برگزیده
418 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
بچه هيئتي! عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top